هدف گذاری به سبک اسمارت (SMART)

بارها در مسیر رسیدن به اهداف با خود اندیشیده ایم که چرا با وجود تلاش بی وفقه و کار مداوم به انچه که ما می خواهیم دست پیدا نمی کنیم یا با خود فکر کرده ایم که  چگونه برای اهداف بلند مدت و کوتاه مدت برنامه ریزی کنیم و به موفقیت برسیم؟ 
تعیین هدف، دشوار به نظر می رسد زیرا معمولا اهداف ما به صورت مستقل، کوچک و شاید حتی بدون ارتباط با هم باشند، ایجاد هماهنگی و انسجام بین این اهداف می توانند ما را از ماه ها و سالها انجام اقدامات بی نتیجه و ناامید کننده نجات دهند و این موضوع دقیقا همان چیزی است که اهمیت یادگیری هدف گذاری اسمارت را نشان می دهد.
هدف روش SMART، کمک به مدیریت اهداف است. SMART مخفف اختصاری Specific ،Measurable ،Achievable ،Realistic و Timely است. بنابراین، یک هدف SMART شامل تمام این معیارها برای کمک به تمرکز تلاش های شما و افزایش شانس دستیابی به اهدافتان است.

Specific (مشخص بودن)

 هدف باید مشخص و واضح تعریف شود و جایی برای ابهام و کلی بودن در آن وجود نداشته باشد تا شانس رسیدن به یک هدف مشخص بسیار بالا برود. پیشنهاد می کنیم که قبل از تعیین اهدافتان این سوالات را از خود بپرسید:
•    به چه چیزی می‌خواهید برسید؟
•    چرا این هدف مهم است؟
•    چه کسانی درگیر آن هستند؟
•    چه منابع و محدودیت‌هایی در راه رسیدن به این اهادف وجود دارند؟

Measurable (قابل اندازه گیری)

قابل اندازه گیری بودن به این معناست که هنگام تعیین اهدافتان معیار هایی را درنظر بگیرید که بتوان آن ها را سنجید. این کار باعث می شود که با بررسی نتایج، پیشرفت ها و دستاورد ها را ببینید. سوالاتی که باید برای ایجاد معیار های قابل اندازه گیری از خود بپرسید عبارتند از:
•    چه مقدار؟
•    چه تعداد؟
•    چه موقع متوجه شوم که به آن دست یافته‌ام؟ 

Achievable (دست‌یافتنی) 

هدف باید واقع گرایانه و دست یافتنی باشد. اگر هدفتان قابل دسترس باشد می توانید بسنجید که آیا صرف کردن هزینه و زمان برای هدفتان منطقی به نظر می رسد یا خیر. علاوه بر این می توانید فرصت ها و منابع نادیده گرفته شده ای که باعث نزدیکتر شدن شما به هدفتان می شود را شناسایی کنید.

Realistic (واقع گرایانه)

اینکه بخواهید تعیین کنید هدفتان واقع گرایانه است کار دشواریست. شاید بتوان گفت باور شما نسبت به هدفتان نشان می دهد که آیا واقعا هدفتان واقع گرایانه است یا نه. البته تجربه سایر افراد که شاید پیش از شما این اهداف را داشته اند نیز بتواند شما را در این خصوص یاری نماید.

Timely (حساس به زمان)

محدودیت زمانی باعث ایجاد انگیزه میشود و حس حرکت رو به جلو را می دهد. حساس به زمان بودن می تواند باعث شود داشتن یک هدف بلند مدت را جدی بگیرید و اولویت بندی برای کارتان داشته باشید. سوالاتی که باید برای در نظر گرفتن زمان مناسب جهت رسیدن به هدفتان از خود بپرسید مشابه این موارد خواهند بود:
•    چه وقت باید چه کاری انجام شود؟
•    طی شش ماه آینده چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟
•    طی شش هفته‌ی آینده چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟
•    امروز چه کاری می‌توانم انجام بدهم؟

نمونه هایی از اهداف رشد فردی در حوزه ی کسب وکار

1. بهبود دادن مدیریت زمان 
2. رشد هوش هیجانی.
3. پرورش دادن انعطاف پذیری 
4. فعالانه گوش دادن
5. یاد گرفتن چیزهای جدید 
6. بهبود بخشیدن مهارت های گفتاری عمومی 

نمونه ای از هدف گذاری SMART

هدف گسترده: من می خواهم یک کسب و کار راه اندازی کنم.
خاص: من تابلوهای دست ساز را از طریق سایت دیوار می فروشم.
قابل اندازه گیری و حساس به زمان: من آماده ام تا اولین سفارش خود را ظرف چهار هفته انجام دهم و قصد دارم حداقل پنج کار در هفته بفروشم.
دست یافتنی: من ابتدا در سایت دیوار صفحه ی خود را راه اندازی می کنم. 
یکی از مواردی که می تواند برنامه ریزی اهداف با SMART را تاثیر گذار و مفید نشان دهد استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد یا KPI است. شاخص کلیدی عملکرد کمک می کند ارزشی تعریف کنید که میزان دستیابی به اهداف را مشخص می نماید.